قدرتمند...
مدتهاست که برایت چیزی ننوشته ام
زندگی مجال نمی دهد:غم نان!
با وجود این خودت بهتر میدانی :نفسی که میکشم تو هستی...خونی که در رگهایم میدود و حرارتی که نمی گذارد یخ کنم..
امروز بیشتر از دیروز دوستت دارم و فردا بیشتر از امروز... و این ضعف من نیست.قدرت توست... #احمد_شاملو
+ روی نیمکت نشستند.روبروی درختان سرسبز و تنیده در هم...مرد گفت:چه منظره ی زیبا و آرامی... حرف زدند و حرف زدند... زن قهقهه میزد.پیرمردی که از کنارشان عبور میکرد از خنده های زن و مرد به وجد آمد و لبخندزنان تماشایشان میکرد و میگذشت...
این جمله از ذهن زن گذشت:
The real power of a man is in the size of smile of the woman sitting next to him...
مرد پرسید :من چقدر قدرتمندم؟
زن گفت:تو خود میدانی:)
مرد جواب داد:تو بگو تا بیشتر بدانم...
زن گفت:من همواره میخندم.خنده هایم معیار خوبی نیست:)
+ قطعا اگر به جای آن زن بودم میگفتم : تو قدرتمندترین مردی هستی که در زندگی شناختم:)
- ۹۶/۰۵/۰۷
- ۵۲۲ نمایش