گلیومای افکار یک دندانپزشک

گلیومای افکار یک دندانپزشک

دل آدمیزاد همچون گنجشک است...روزی هفت مرتبه دگرگون می شود...

موجودی آبانی...با دلی بارانی...انسانی فانی...درجستجوی شادی های آنی...
+۱۵ام و ۳۰ام هرماه انشاءالله آپ میشویم:))

آخرین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات

وحدت

چهارشنبه, ۱۸ آذر ۱۳۹۴، ۱۰:۰۶ ب.ظ
چند وقت پیش داشتم دفتر کتابامو نگاه میکردم.که یک باره یه نوشته ای رو پیدا کردم.مال ترم چهار بود.اوایل ترم چهار که رفته بودم سخنرانی دکتر انوشه و از حرفاشون خلاصه برداری کرده بودم:)من سرکلاس جزوه نمی نویسم ولی اونجا جوگیر بودم!!!
درسته که حرفای این جناب یه سریاش تفکر غربی داره و یه سریاش بقول بچه مثبت های بسیج:/ چرت و پرته و بقول من یه سریاش فانه...اما حرف قشنگ هم زیاد داره...

مثلا این...گفت که:
این هرگزها را بخاطر بسپارید،هرگز در موقعیتی که خود در آن نبوده اید دیگران را قضاوت نکنید...
هرگز تحت کنترل و تاثیر این سه چیز نباش: گذشته ، پول ، مردم
هرگز این سه چیز را فدای چیز دیگری نکن:احساست ،خانواده ات ،صداقتت
هرگز فرصت کم را با سرعت زیاد جبران نکن.
هرگز با مشت گره کرده نمیتوان با کسی دست داد.
هرگز با انگشت کثیف به عیوب دیگران اشاره نکن مادامی که انگشتت آلوده است نمیتوانید به عیوب دیگران اشاره کنید.
هرگز همزمان دنبال دو خرگش نرو.
هرگز از رودخانه ای که خشک شده است بخاطر گذشته اش سپاسگزاری نمی شود.
هرگز با آدم های کوچک نمی توان کارهای بزرگ انجام داد.
هرگز بدون اطلاع قبلی به خانه و محل کار کسی نرو.
هرگز در حضور نفر سوم کسی را نصیحت نکن.
هرگز برای کودکان اسباب بازی جنگی هدیه نبر.
هرگز درباره همسر کسی چه مثبت و چه منفی اظهار نظر نکن.
هرگز بعد از قطع رابطه ات با دوستت درمورد او با نفر جدید صحبت نکن.
هرگز دریای آرام از کسی ناخدای قهرمان نمی سازد.
هرگز سه نفر را فراموش نکن :کسی که در گرفتاری ها فراموشت کرد.کسی که در گرفتاری ها یاری ات کرد و کسی که در گرفتاری ها گرفتارترت کرد...
هرگز نگذار آگاهی از عیب هایت تورا بترساند.(این یکی سخن امام علی علیه السلام هستش.)
هرگز با انسان وقیح و بی حیا بحث و جدل نکن چون اون چیزی برای از دست دادن ندارد.
هرگز از جلو به یک گاو و از عقب به خر و از هیچ سمتی به احمق نزدیک نشو.نادان را از هر طرف نگاه کنید نادان است.

بعدش گفت...

اولین رمز موفقیت وحدته!وحدت با خودتون...کسی میتونه با دیگران به وحدت برسه که در ابتدا در درون خودش به وحدت رسیده باشه.کسی که افسردگی و ناراحتی داره ،این فرد با خودش درگیره و نمیتونه به وحدت برسه.
شرط رسیدن به وحدت اینه که تو این چهار صلح رو پشت سر بذاری: صلح با طبیعت ، صلح با مردم ، صلح باخودت و صلح با خدا...حضرت مولانا میگه برای اینکه تو این چهارصلح رو پشت سر بذاری باید چهار دیوار "عین" رو بگذرونی : علاقه ، عناد ، عقیده و عادت ...
بقول حضرت شمس تو زمانی می توانی این چهار تا عین رو فروبریزی که تمام عمرت رو روی مبارزه با چهار نون معطوف کنی:نادانی ، ناتوانی ، نگرانی و نیازمندی
تا تو در نهایت به وحدت برسی...

و بعدترش گفت:جسم ما پنج غذای اصلی داره : کربوهیدرات ، پروتئین ،ویتامین ، چربی و املاح
روح ما هم پنج تا غذای اصلی داره: اعتقاد ، اعتماد ، عشق ، اراده و هدف
هم جسم و هم روح فقط توسط سه عامل از بین میره:چاقی مفرط ف بی خابی مفرط و افسردگی...

پس افسرده نباشید لطفا:))هیچ کس تو هیچ جای دنیا حق نداره افسرده باشه...


+چند روزی که مشهد بودم پر از فعالیت بود.کمک کردم و نتیجش عالی بود...
+دومین امانتی رو از صفا گرفتم.یه کتاب به نام "سقای آب و ادب" از سید مهدی شجاعی و یه کیف پول...
+سومین امانتی هم دوتا لوح تقدیره...خندتون نگیره اگه بگم که بخاطر یه کویر نوردی که کلی چرت و پرت تو رسانه ها نوشتن و ....به ما لوح تقدیر دادن!!الکی مثلا ما منجمیم و خفن!!
+این جمله رو که خوندم(هرگز برای کودکان اسباب بازی جنگی هدیه نبر.) یاد کادوی تولد مرتضی افتادم!نباید واسه بچه تفنگ میخریدن!!
دیشب تولد بدک نبود...اما آخرش کش رفتن گل های نرگس کلی شادم کرد...
+امروز مرتضی دوتا عکس برام فرستاد.جزوه ای که ترم سه نوشته بودم و الان سال پایینی ها دارن جزوه های مارو میخونن...
اون دوتا عکس تیکه پرونی هام وسط حرفای استاد بود:) جوون بودم حوصله داشتما...زیر تموم غلط املایی های آگاهانه ام خط کشیده بود:!فک کنم اگه معلم املا میبود بهم منفی بینهایت میداد!
+این روزا بازار شهرزاد داغه...چندین نفر بهم پیشنهاد دادن فیلمش رو ببینم...خب اهل سریال نیستم اما دیدم که هر هفته دیدن یک قسمت اونقدا وقتمو نمیگیره...میخام ببینمش:)کلا فیلمهایی که مربوط به قبل از انقلابه خیلی جالبن...مثل در چشم باد ، مدار صفر درجه ف سالهای مشروطه ، تبریز درمه و ...
+گل رزی که امشب واسه نازنین گرفتم سورپرایزش کرد:)کلا سورپرایز چیز خوبیه...اگه من یاد بگیرم!!



 


  • ۹۴/۰۹/۱۸
  • ۸۲۶ نمایش
  • مجسمه ی متفکر :)

نظرات (۲)

  • دبیرچی سابق :پی
  • منم تو اون جلسه بودم!
    با خانواده البته!!
    ممنون از یادآوری اون خاطرات!
    1. برای کویر: فاطمه من به بقیه کار ندارم و حرفایی که بنظرم چرت و پرت بود ولی از حق نگذریم ما دوتا خیلی تلاش کردیما...شب زنده داری و تو هوای سرد پای تلسکوپ خوابیدن به بدبختی و فلاکت رو فراموش کردی؟!؟! من که راضی بودم از خودمون ....و تجربه ی خوبی بود که در کنارت داشتم :)
    عههههه یاد حرفای نصفه شبمون افتادم ....من سخنران بی مستمع شده بودم :!

    2. برای تولد: به من که خیلی خوش گذشت...و ممنونم ازت کلی خوشحال شدم از کارتون:) خدا سایه ی دوستای خوبمو از سرم کم نکنه...

    3. برای گلها : فقط میتونم بگم گل های نرگس.... :(((((( نامرررررررررررررررررررد

    همیشه شاد باشی :)
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">