تولدم مبارک:))
امروز وامشب...عالی بود...عالی...
کلی سورپرایز شدم...
از دعوای دکتر بشکار سر شیش دقیقه تاخیر گرفته...تا اون امتحان سخت دکتر نظری که مثل همیشه انتقام انرژی مصرفیش واسه گرفتن مدرک تخصصش رو از ما میگیره...تا قرار جراحی دندون عقلم توسط دکتر بشکار ...تا تهدید دکتر ابراهیمی پور برای تحویل دندون اندو شده ی مولر...که اگه تحویل ندیم صفر میگیریم...
تا از ساعت یک و نیم تا هفت و نیم فایل کردن دندون و شونه شکستن...
تا دلقک بازیای مستر نقوی سر کلاس اندو و «زرین نام مادرم است:)فقط پسرا نفهمن...»
تا جلسه انجمن که مستر کشاورز همه تلاشش رو کرد که فردا تولدم کوفتم نشه و یه کاری کرد که شب اول رصد خونه من نباشم تا بتونم تولد بگیرم...
تا خستگی ورود به اتاق بعد ۱۲ساعت و ...دیدن اینکه فاطمه وسایلشو جمع کرده که ببره خونش ...
که فردا باید برم کمک...
که یهو در اتاق باز شد و انوشه و نازنین با گل و کادو اومدن...تا زنگ و پیامک دوستام تا دو شب....
تا تولدی که بچه ها برام گرفتن تو آسمان مهر:دی!
خداروشکر
هفته پرتلاشی رو گذروندم...زندگیم برنامه داشت و شاد بودم ....
- ۹۴/۰۸/۱۳
- ۸۴۰ نمایش
خیلی خوبه
خیلی خیلی خوبه